پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:32 عصر
فرود میآیم
بعد سالها، بعد ساعتها
از آرزوهایم
فرود میآیم …
نه روزگار
آنگونه بود که برایم گفتند
نه مَردُمانش آنگونه بودند
که خوشبینانه تصورشان میکردم …
آنچه اینجا
فراوان یافت میشود
دهانهای همیشه بازِ،
پِر مُدَعاست …
اینجا، حتی،
نامها را هم
به سیاهی کشیدهاند …
دیگر هیچ کلمهایی
یافت نمیشود
که با شنیدنش
زلالی در تو سرشار شود …
کلمات،
بیمعنی شدهاند !
آه، عزیزم !
مضحک است، مضحک …
دیگر هیچ خرمالویی نمیرسد
بمانند کلمات !
همه [...]
بعد سالها، بعد ساعتها
از آرزوهایم
فرود میآیم …
نه روزگار
آنگونه بود که برایم گفتند
نه مَردُمانش آنگونه بودند
که خوشبینانه تصورشان میکردم …
آنچه اینجا
فراوان یافت میشود
دهانهای همیشه بازِ،
پِر مُدَعاست …
اینجا، حتی،
نامها را هم
به سیاهی کشیدهاند …
دیگر هیچ کلمهایی
یافت نمیشود
که با شنیدنش
زلالی در تو سرشار شود …
کلمات،
بیمعنی شدهاند !
آه، عزیزم !
مضحک است، مضحک …
دیگر هیچ خرمالویی نمیرسد
بمانند کلمات !
همه [...]
نوشته شده توسط پرتیزان | نظرات دیگران [ نظر]