هیچ متکبّری، دوستی ندارد . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:56 عصر

سلام دوستان

من تازه این وبلاگ رو راه اندازی کردم

امیدوارم خیلی افتضاح نباشه


پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:35 عصر
آب آرزو نداشت به غیر از روان شدن
دریا غمی نداشت مگر آسمان شدن
می‌خواست بال و پر زدن از خویشتن قفس
چندانکه تن رها شدن از خویش و جان شدن
آهن به فکر تیغ شدن بود و برگزید
در رنجبونه‌های زمان امتحان شدن
تاوان آشیانه به دوشی نوشته داشت
همچون نسیم در چمن گل چمان شدن
آنانکه کینه ور به گروه بدی [...]
پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:32 عصر
عشق من خاطره عشق من از یاد مبر
یادم ای شاخ گل نسترن از یاد مبر
آن گل یاس سپیدی که به دستم دادی
ای گل یاس سپید چمن از یاد مبر
خاطرات خوش این عشق جنون‌آسا را
مبر ای بوی خوش یاسمن از یاد مبر
چون ببوسد لب مهتاب گل روی تو را
بوسه‌ام ای گل مهتاب تن از یاد مبر
چون [...]
پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:32 عصر
فرود می‌آیم
بعد سال‌ها، بعد ساعت‌ها
از آرزوهایم
فرود می‌آیم …
نه روزگار
آنگونه بود که برایم گفتند
نه مَردُمانش آنگونه بودند
که خوش‌بینانه تصورشان می‌کردم …
آنچه اینجا
فراوان یافت می‌شود
دهان‌های همیشه بازِ،
پِر مُدَعاست …
اینجا، حتی،
نام‌ها را هم
به سیاهی کشیده‌اند …
دیگر هیچ کلمه‌ایی
یافت نمی‌شود
که با شنیدنش
زلالی در تو سرشار شود …
کلمات،
بی‌معنی شده‌اند !
آه، عزیزم !
مضحک است، مضحک …
دیگر هیچ خرمالویی نمی‌رسد
بمانند کلمات !
همه [...]
پنج شنبه 89 مرداد 14 , ساعت 2:32 عصر
تو سبز را به من آموختی
حالا از هر درختی، سر بلندتَرم
دیروز رکعت آخر باران دستم را بوسیدی
و من عجیب دلم می‌خواست عشقم را واژه واژه لمس کنی
نمی‌دانی چه قدر دلواپس پنجره‌ام
وقتی خورشید از پیله‌ی آسمان در می‌آید
پنجره‌ام باید یاد بگیرد
با چه کسانی به لهجه‌ی دیوار حرف بزند
و چه وقت خورشید عقیم را سرزنش کند
نمی‌دانم به [...]

لیست کل یادداشت های این وبلاگ